روابط عمومی انتشارات دکتر راستینه: کتابخوانی یکی از مؤثرترین عادتهای انسانی برای رشد فردی، اجتماعی و فرهنگی است. با این حال، عادت به مطالعه بهطور طبیعی در همه افراد شکل نمیگیرد؛ بلکه نیاز به هدایت، تشویق و الگوسازی دارد. در این میان، دو گروه نقش کلیدی دارند: والدین بهعنوان نخستین الگو در زندگی کودک، و معلمان بهعنوان مهمترین مربیان در فضای آموزشی. هر کدام از این دو نهاد میتوانند سهم بزرگی در پرورش روحیهی مطالعه و علاقه به کتاب ایفا کنند.
نقش والدین در ترویج کتابخوانی
والدین نخستین افرادی هستند که کودک از آنها تأثیر میپذیرد. اگر پدر و مادر خود اهل مطالعه باشند و کتاب در محیط خانه جایگاه ویژهای داشته باشد، کودک ناخودآگاه کتاب را بخشی از زندگی میداند. خواندن قصههای شبانه، خرید کتاب بهعنوان هدیه، اختصاص دادن کتابخانهی کوچک در خانه و حتی صحبت کردن دربارهی کتابهایی که خواندهاند، از راههای ساده و مؤثر والدین برای ترویج کتابخوانی است.
از سوی دیگر، والدین باید فرزندان خود را در انتخاب کتاب آزاد بگذارند تا میل و سلیقهی شخصیشان در این مسیر شکل بگیرد. تحمیل کتابهای سنگین یا تحصیلی، اغلب نتیجهی معکوس دارد. بهترین راه این است که کودکان از کتابهای داستانی ساده یا مصور شروع کنند و به مرور به آثار جدیتر علاقهمند شوند.
نقش معلمان در پرورش فرهنگ مطالعه
مدرسه دومین محیط تأثیرگذار بر شکلگیری شخصیت و عادتهای کودکان است. معلمانی که خود اهل مطالعه باشند و بتوانند شور و اشتیاقشان به کتاب را به دانشآموزان منتقل کنند، معمولاً تأثیر عمیقی میگذارند. ایجاد زنگهای آزاد برای مطالعه در کلاس، معرفی کتابهای متناسب با سن دانشآموزان، و حتی تشکیل گروههای کوچک کتابخوانی در مدرسه، از ابزارهایی است که معلمان میتوانند بهکار بگیرند.
یکی از مهمترین وظایف معلمان، نشان دادن کارکرد عملی کتاب است. وقتی دانشآموزان ببینند دانشی که از کتاب به دست میآورند در زندگی روزمره، پروژههای کلاسی یا حتی سرگرمیهایشان کاربرد دارد، انگیزهی بیشتری برای کتابخوانی پیدا میکنند.
همافزایی والدین و معلمان
اگرچه هر کدام از والدین و معلمان به تنهایی میتوانند در ترویج مطالعه نقشآفرین باشند، اما بیشترین اثر زمانی حاصل میشود که این دو نهاد با هم هماهنگ عمل کنند. والدین میتوانند گزارش مطالعهی فرزندانشان را با معلمان در میان بگذارند و معلمان نیز کتابهایی معرفی کنند که والدین ادامهی آن را در خانه پیگیری کنند. چنین همکاریای باعث میشود کودک در دو محیط اصلی زندگیاش (خانه و مدرسه) با پیام واحدی دربارهی اهمیت کتاب مواجه شود.
نتیجهگیری
فرهنگ مطالعه نه یک عادت لحظهای، بلکه یک سرمایهگذاری بلندمدت برای رشد فردی و اجتماعی است. معلمان و والدین، بهعنوان دو رکن اصلی تربیت، میتوانند با الگوسازی، تشویق و فراهم کردن محیط مناسب، نسل آیندهای کتابخوان و اندیشمند بسازند. در نهایت، هر کتابی که کودکی با شوق ورق بزند، گامی است به سوی جامعهای فرهیختهتر و خلاقتر.



