۲۰ آبان, ۱۴۰۴

تفاوت تأثیر کتاب‌های داستانی و غیرداستانی بر روان انسان

تفاوت تأثیر کتاب‌های داستانی و غیرداستانی بر روان انسان

روابط عمومی انتشارات دکتر راستینه: کتاب‌ها از دیرباز نقشی بنیادین در شکل‌گیری اندیشه، احساس و رفتار انسان داشته‌اند. اما همه‌ی کتاب‌ها تأثیری یکسان بر ذهن و روان نمی‌گذارند.
به‌طور کلی، کتاب‌ها را می‌توان به دو دسته‌ی بزرگ تقسیم کرد: کتاب‌های داستانی (ادبیات، رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و…) و کتاب‌های غیرداستانی (علمی، تاریخی، آموزشی، فلسفی و…).
هر یک از این دو نوع، تأثیر خاصی بر ذهن و روان انسان دارند و در رشد فکری، هیجانی و شخصیتی او نقش متفاوتی ایفا می‌کنند. شناخت این تفاوت‌ها می‌تواند به ما کمک کند تا آگاهانه‌تر مطالعه کنیم و از اثرات روانی مثبت کتاب‌ها بهره‌ی بیشتری ببریم.

کتاب‌های داستانی؛ لمس احساسات و تجربه‌ی زیسته‌ی دیگران

کتاب‌های داستانی با قدرت تخیل و روایت، انسان را به دنیایی از تجربه‌های گوناگون می‌برند. در دل یک رمان یا داستان، خواننده همراه با شخصیت‌ها می‌خندد، می‌گرید، شکست می‌خورد و دوباره برمی‌خیزد.
این هم‌سفری ذهنی و عاطفی سبب می‌شود خواننده احساسات انسانی را عمیق‌تر درک کند و توان هم‌دلی او افزایش یابد.
مطالعات روان‌شناسی نشان داده‌اند که رمان‌خوانی می‌تواند مدارهای عصبی مرتبط با درک اجتماعی و هم‌دلی را در مغز تقویت کند. به همین دلیل، افرادی که به مطالعه‌ی ادبیات داستانی علاقه دارند، معمولاً دیدگاه بازتر و انعطاف‌پذیرتری نسبت به دیگران دارند.

از سوی دیگر، داستان به انسان اجازه می‌دهد بدون خطر واقعی، موقعیت‌های پیچیده‌ی اخلاقی و احساسی را تجربه کند. این تجربه‌ی غیرمستقیم، نوعی آموزش عاطفی و اخلاقی است که به رشد روانی کمک می‌کند.

کتاب‌های غیرداستانی؛ نظم ذهنی و رشد شناختی

در مقابل، کتاب‌های غیرداستانی بیشتر بر جنبه‌ی عقلانی و تحلیلی ذهن تأثیر می‌گذارند. خواندن آثار علمی، تاریخی یا فلسفی باعث تقویت تمرکز، تفکر منطقی و قدرت استدلال می‌شود.
این نوع کتاب‌ها ذهن را ساختارمندتر می‌کنند و توانایی فرد را برای تحلیل واقعیت‌ها، حل مسئله و تصمیم‌گیری بهبود می‌بخشند.
درواقع، کتاب‌های غیرداستانی ابزاری برای رشد شناختی‌اند، در حالی که کتاب‌های داستانی بیشتر باعث رشد هیجانی و عاطفی می‌شوند.

اما اثر روانی آن‌ها نیز قابل توجه است. مطالعه‌ی آثار انگیزشی، تاریخی یا فلسفی می‌تواند به فرد احساس معنا، هدف و کنترل بیشتری بر زندگی ببخشد. از نظر روانی، چنین کتاب‌هایی ذهن را از پراکندگی بیرون می‌آورند و به آن نظم و جهت می‌دهند.

تأثیر هیجانی در برابر تأثیر شناختی

اگر بخواهیم تفاوت اصلی این دو نوع مطالعه را خلاصه کنیم، می‌توان گفت:

کتاب‌های داستانی بیشتر بر احساس، تخیل و تجربه‌ی درونی تأثیر می‌گذارند.

کتاب‌های غیرداستانی بیشتر بر عقل، تحلیل و یادگیری منطقی اثر دارند.

داستان‌ها به ما می‌آموزند چگونه احساس کنیم، در حالی که آثار غیرداستانی به ما می‌آموزند چگونه بیندیشیم.
با این حال، انسان به هر دو نوع نیاز دارد؛ زیرا ذهن و روان او ترکیبی از عقل و احساس است.

تأثیر ترکیبی؛ هماهنگی ذهن و روان

بهترین وضعیت روانی زمانی حاصل می‌شود که انسان میان مطالعه‌ی داستانی و غیرداستانی تعادل برقرار کند.
وقتی فرد هم از رمان‌های احساسی بهره می‌گیرد و هم از کتاب‌های علمی و تحلیلی، ذهنش هم عمیق‌تر و هم متعادل‌تر می‌شود.
ترکیب این دو نوع مطالعه باعث می‌شود هم تفکر نقادانه و منطقی فرد رشد کند، هم درک عاطفی و انسانی‌اش افزایش یابد.

نتیجه‌گیری

کتاب‌های داستانی و غیرداستانی هر دو بر روان انسان تأثیرگذارند، اما از مسیرهای متفاوت.
داستان‌ها روح را پرورش می‌دهند و تخیل و هم‌دلی را تقویت می‌کنند، در حالی که آثار غیرداستانی ذهن را نظم می‌بخشند و آگاهی شناختی را گسترش می‌دهند.
در نهایت، انسان متعادل کسی است که میان این دو نوع مطالعه توازن برقرار کند؛
کسی که هم می‌تواند احساس کند و هم بیندیشد.

سبد خرید
فروشگاه
0 لیست علاقه مندی ها
0 مورد سبد خرید
حساب من